بزرگسالان جوان: گذار از نوجوانی به بزرگسالی

  • این را به اشتراک بگذارید
James Martinez

گذار از نوجوانی به بزرگسالی در سال های اخیر به دلیل ترکیبی از عوامل اقتصادی، اجتماعی و روانی تغییر کرده است. این منجر به شناسایی مرحله دیگری در چرخه زندگی افراد شده است: "فهرست">

  • مرحله طولانی در آموزش آکادمیک.
  • عدم قطعیت کار.
  • موانع اقتصادی برای دستیابی به استقلال
  • این عوامل اجتماعی باعث به تاخیر افتادن خروج جوان از خانواده می شود.

    عوامل روانشناختی

    جنبه‌های روان‌شناختی نیز وجود دارد که انتقال از نوجوانی به بزرگسالی را طولانی‌تر می‌کند. یکی از آنها، گذار است که توسط روانپزشک و روان درمانگر گوستاوو پیتروپولی چارمت نظریه پردازی شده است. این روانشناس درباره خانواده سنتی عادی شده و "خانواده عاطفی" به ما می گوید.

    خانواده سنتی عمدتاً بر انتقال ارزش‌ها متمرکز بوده و به سمت آموزش هنجارها سوق داده شده است که در آن هدف آموزشی در درجه اول اهمیت قرار دارد. این کار قبلاً به شیوه ای کم و بیش اقتدارگرایانه انجام می شد و می توانست جو متضاد در خانواده ایجاد کند، به همین دلیل است که جوان سعی می کرد خود را رها کند. از طریق آن شورش و درگیری، جوانان نیز هویت و استقلال خود را ایجاد کردند.

    امروز، برعکس، آنچه غالب است نوعی خانواده است که به عنوان "عاطفی" تعریف شده است، که در آن وظیفهدیگر تلاش برای انتقال و تحمیل یک نظام ارزشی به کودکان مهم نیست، بلکه ترویج محبت و تربیت کودکان شاد مهم است.

    عکس اشفورد مارکس

    مخالفت و درگیری

    در این چارچوب، اگرچه هنجارها و حدودی برای نوجوان وضع شده است، اما آرزوی والدین این است که فرزندانشان از روی محبت از آنها اطاعت کنند، نه از ترس تحریم‌ها. به نوعی، رابطه را قطع کنید. این منجر به سطح پایین‌تر تعارض خانوادگی (اگرچه بخشی از تعارض فیزیولوژیکی است) و مخالفت کمتری با بزرگسالان مرجع می‌شود.

    مخالفت و درگیری بین کودکان و والدین، برای حمایت از این فرآیندهای جدایی کارکردی دارد. که به نوجوان اجازه می دهد تا هویت خود را به شیوه ای جداگانه و مستقل تشکیل دهد.

    امروزه، کودکان تمایل دارند در مرکز توجه والدین خود بزرگ شوند (و برخی از این کودکان در نهایت به توسعه "// www.buencoco.es/blog/sindrome-emperador">síndrome del emperador")، در یک فضای کم درگیری. بنابراین، این جوانان ممکن است در انجام وظایف جدایی-فردسازی مشکلات بیشتری داشته باشند (در برخی موارد، پیوندی ایجاد می‌شود که می‌تواند ترس خاصی از ترک خانه والدین ایجاد کند.) در نتیجه، هویت شخصی به سختی شکل می‌گیرد و ناامنی در مورد خود به وجود می‌آید.منجر به طولانی شدن دوره نوجوانی و ناتوانی در بر عهده گرفتن مسئولیت های بزرگسالان می شود.

    علاوه بر این، مدل آموزشی فعلی اغلب بر ترویج ایده آل های بیش از حد عالی متمرکز است و نوجوانان را به ایجاد هویت های غیراصیل به قیمت تلاش برای برآورده کردن انتظارات دیگران سوق می دهد. . این مرحله حساس انتقال چرخه زندگی، در رقابتی ابدی برای آرزوهای دست نیافتنی، به چالشی بی امان برای جوانان تبدیل می شود.

    به دنبال کمک هستید؟ روانشناس شما با کلیک یک دکمه

    پرسشنامه را بردارید عکس توسط Rodnae Productions (Pexels)

    مشکلات روانی

    این مرحله از چرخه زندگی برخی چالش‌های خاص برای بهزیستی روان‌شناختی را به همراه دارد. به طور خاص، اختلالات اضطرابی بیشتر و بیشتر دیده می شود که ناشی از موارد زیر است:

    • به دلیل سردرگمی و بی ثباتی مربوط به رشد هویت شخصی.
    • به دلیل احساس ناامنی در مورد توانایی های خود و منابع

    مشکل در شکل گیری هویت خود و کسب استقلال از خانواده والدین نیز اغلب منجر به اختلالات خلقی و شکایات روان تنی می شود. بزرگسالان جوان اغلب وضعیتی از ناراحتی عمیق و انسداد تکاملی را تجربه می کنند که زندگی روزمره آنها را تحت تأثیر قرار می دهد و مشکلات مختلفی را برای آنها ایجاد می کند.زیر:

    • عدم امکان اخذ مدرک دانشگاهی.
    • مشکل در شناسایی هدف حرفه ای خود.
    • مشکلات در زمینه روابط و زوجین.

    آیا این مرحله از زندگی را پشت سر می گذارید؟

    اگر مرحله جوانی را پشت سر می گذارید و با مشکلاتی که ذکر کردیم مواجه شده اید، می توانید از حمایت روانی بهره مند شوید. چالش‌هایی که با آن‌ها روبرو می‌شوید می‌توانند سلامت روانی شما را آزمایش کنند و بر زندگی روزمره شما تأثیر بگذارند. مراجعه به روانشناس می تواند به شما کمک کند تا بهزیستی خود را بازیابید و بر این انسداد رشدی غلبه کنید.

    جیمز مارتینز در جستجوی یافتن معنای معنوی همه چیز است. او کنجکاوی سیری ناپذیری در مورد دنیا و نحوه کارکرد آن دارد، و عاشق کاوش در تمام جنبه های زندگی - از دنیوی گرفته تا عمیق است. ارتباط با الهی چه از طریق مدیتیشن، دعا، یا صرفا بودن در طبیعت باشد. او همچنین از نوشتن در مورد تجربیات خود و به اشتراک گذاشتن بینش خود با دیگران لذت می برد.